شطرنج رواني نامي است كه من براي رابطه عاطفي بين مردان و زنان در نظر گرفته ام ودر اين يادداشت به منظور انتقال مفهومي از آن ياري جسته ام
نخست بايد تاكيد كنم كه شطرنج رواني اي كه من يك بازيگر آن هستم رابطه عاطفي اي از جنس روابط عاطفي كاملا عادي و اساسا روزمره است و مي توان الگوي آن را در همه روابط اين چنيني بين مرد ها و زن هاي ديگر نيز با همين كيفيت والبته با تفاوت هايي ديد يعني روابطي با رو بناي كاملا عاشقانه اما با زير بنايي از منافع رواني مثل امنيت خاطر يا حمايت كه البته نقش مرموز گره هاي رواني را نيز در اين خصوص نميتوان در نظر نگرفت
شايد قضاوت در خصوص شطرنج رواني با اتكا به مفاهيم روان شناختي امكان پذير باشد وبتوانيم از طريق آن در جهت نوعي موازنه ميان سرمايه گذاري ها و منافع رواني في ما بيني گام برداريم
اما اين همه ماجرا نيست چرا كه در خلال همين جريان مفاهيم جديدي در ذهنم شكل گرفته كه اساسا بدون اين گذار بوجود نمي آمد
مقولات دو يا چند وجهي يكي از همين مفاهيم است
نقطه وصل اين مفهوم با آنچه در خصوص منفعت طلبي در شطرنج رواني گفتم براي درك بهتراين مفهوم به من كمك كرده است
مي توان گفت وجود منفعت طلبي در خصوص مقوله اي دو يا چند ناظر يا صاحب منفعت را براي ما متصور مي كند كه هر يك از آنها آن مقوله را در جهت منافع خود تبيين و پي گيري مي كند
حال در نظر بگيريد كه آن مقوله نيز حياتش را مديون همين تقابل باشد يعني تنها زماني وجود داشته باشد كه طرفين منفعت طلب وجود داشته باشند
من به اين مقولات مقولات دو يا چند وجهي مي گويم چرا كه ماهيت آنها كاملا متناظر با وجوه متفاوتي است كه آن را شكل داده و به وجود آورده اند
بنابراين با اين مقولات نميتوان برخورد تام داشت و بايد حتما توجه داشت كه درك كامل آنها تنها از مسير درك وجوه متفاوت و حتي گاه متناقض آنها امكان پذير است
شايد اين سوال پيش بيايد كه سود طرح چنين مفهومي چيست؟
پاسخ اين است كه اين مفهوم به من كمك ميكند تا درساخت دستگاه جهان بيني ام كمتر خطا داشته باشم و بتوانم مبنايي براي يك نوع طبقه بندي بر اساس مقولات تام و مقولات دو يا چند وجهي بيابم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر