صفحات

یکشنبه، آذر ۰۶، ۱۳۸۴

نظام مقولات ادراكي

عبارت نظام مقولات ادراكي عبارتي عاريه ايست از بحثي مربوط به طبيعت كه كانت مطرح مي كند و در خصوص آن مي گويد بدون ساخته شدن نظام مقولات ادراكي درك طبيعت تنها به مثابه امواج گنگي از حس هاي پي در پي خواهد بود طرح اين سخن كانت در ابتدا به اين معني نيست كه مطلب حاضر به اين انديشه كانت اختصاص دارد بلكه تنها به جهت نقصان معاني وتعابير براي بيان موضوعم از آن سود مي جويم نيز بايد اعتراف كنم آنچه در پيش خواهد آمد و اشاره اي كه به اين عبارت مي شود كاملا با جوهر سخن كانت تطبيق ندارد وهمچنين بايد اذعان كنم موضوع به روشني در ذهن من وجود داشته ولي با خواندن سخن كانت بيشتر برايم جدي شده است
حقيقت اين است كه ساختمان تفكر من نوعي تزلزل بنيادين دارد هر آنچه برايم دستمايه تفكر و تعقل است ريشه اي مبهم دارد و بدين اعتبار در مجموع انتزاعي فانتزي در كار است كه تلاش مي كند خود را در هيئت دركي عميق تحميل كند بدينگونه در بهترين حالت مي توان انتظار داشت حاصل اين تعقل خلق هنري شود و نميتوان براي دستيابي به حقيقت مستقل كه مطلوب من است اميدوار بود چرا كه حاصل اين انتزاع اساسا مستقل نخواهد بود و حقيقت نيز در چهار تويي از تخيلات و انتزاعات زباني محو خواهد شد همچنين تلاش براي رهايي از اين تنگناي زير ساختي با اتكا به روح انتقادي بر آمده از خود همين انتزاع دور از دسترس مي نمايد چرا كه ابزار انتقاد ناقص و وابسته است و از طرفي ديگر تنگ نظري و كوته فكري حاصل از فشارهاي اجتماعي و جنسي كه خود را بصورت اغده نمايان مي كند نيز مزيد علت شده و كار را پيچيده تر مي كند پس بايد چه كرد؟ تصور مي كنم دستيابي به نظام مقولات ادراكي راه حل باشد اما چگونه؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر