گذر از سنت ارتباط شفاهی به ارتباط نوشتاری را یکی از نشانه های گذر از دنیای سنتی به دنیای مدرن می دانند. سنت ارتباط شفاهی در اشکال گوناگون آن، منابر مذهبی، ترانه های محلی، شایعه، گفتگوهای مردم کوچه و بازار و بسیاری نمودهای دیگر شیوه ی غالب ارتباط در دنیای سنتی بوده اند. البته ارتباط نوشتاری پیش از اختراع چاپ نیز بصورت متون دستنویس وجود داشته، اما گسترش انفجاری و توسعه ی آن تنها به مدد اختراع و پیشرفت شیوه های چاپ ممکن بود. البته چنانچه پژوهشگران رسانه اعتقاد دارند، همیشه پیدایش رسانه ی جدید لزوما رسانه ی قدیمی را یکسره ناپدید نمی کند؛ بلکه رسانه ی جدید و قدیمی با یکدیگر همزیستی و رقابت می کنند تا درنهایت تقسیم کار میان آنها صورت گیرد (بریگزو برک، 2009). به این صورت ظهور چاپ و غلبه ی ارتباط نوشتاری یکسره باعث از بین رفتن سنت های شفاهی نشد.
با توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی دوره ی آغاز مدرن و قدرت مسیحیت در اروپای قرون وسطی، طبعا نخستین متون چاپی، متون مذهبی بودند. البته اساسا مواجهه ی کلیسای کاتولیک با انقلاب چاپ، مواجهه ای منفی بوده و آن را به عنوان خطری بالقوه برای قدرت اجتماعی-فرهنگی و طبعا سیاسی خود می دانستته و به شدت با آن می جنگیده. همچنین مواجهه ی قدرت های سیاسی با مقوله ی چاپ نیز یکسره از سر مهر نبوده؛ قدرت های سیاسی نیز ازمواهب چاپ برای گسترش و تثبیت دامنه ی قدرت خود بهره می بردند و همزمان به کنترل شدید آن برای از بین بردن آثار سوء مثل آگاهی مردم و گسترش دامنه اعتراضات میپرداختند.
در این میان، تبدیل شدن چاپ و نشر به یک صنعت و البته تجارتِ پول ساز را می توان اتفاقی نسبتا فرخنده دانست که به گسترش هر چه بیشتر فرهنگ چاپ کمک نمود. البته رونق و رکود این صنعت همیشه به بافت اجتماعی و گردش وقایع سیاسی-اجتماعی وابسته بوده ولی همزمان خود صنعت نشر را نیز می توان منشا بسیاری از تحولات به حساب آورد. توسعه ی صنعت نشر مستلزم بوجود آمدن «جامعه ی مصرف» محصولاتِ این صنعت بود و طبعا رقابت برای کسب درآمد بیشتر باید از مسیر هر چه بزرگتر شدن این جامعه ی مصرف میگذشت. به همین نسبت گسترش جامعه مصرف ِ صنعت نشر، با خود نتایج فرخنده ای دیگری نیز داشت؛ گسترش سواد خواندن و بعدتر نوشتن از مهمترین مقتضیات پیدایش جامعه ی مصرف نشر بود؛ بدون مشتریانی که سواد خواندن و نوشتن داشته باشند، این تجارت سود آوری ای نداشت. پیدایش اندیشه ی مالکیت فکری و گسترش فرهنگ کتابخوانی را نیز می توان از جمله ی این مواهب دانست. همچنین حرکت به سمت بازارهایی جدید، مثل آموزش و سرگرمی برای جلب مشتریانی بیشتر و کسب سود سرشار انحصار مذهبی - اخلاقی محتوای چاپی را نیز پایان داد و به مشتریان طلیعه هایی از دنیای نو را نشان داد.